گامی چند ...

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

گامی چند ...

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

بندگی کن، تا که سلطانت کنند

بندگی کن، تا که سلطانت کنند
تن رها کن، تا همه جانت کنند

خوی حیوانی، سزاوار تو نیست
ترک این خو کن، که انسانت کنند

چون نداری درد، درمان هم مخواه
درد پیدا کن، که درمانت کنند

بنده شیطانی و داری، امید
که ستایش، همچو یزدانت کنند

سوی حق نارفته، چون داری طمع؟
همسر موسی بن عمرانت کنند؟

از چه شهوت، قدم بیرون گذار
تا عزیز مصر و کنعانت کنند

بگذر از فرزند و جان و مال خویش
تا خلیل الله دورانت کنند

سر بنه در کف، برو در کوی دوست
تا چو اسماعیل، قربانت کنند

جسم لاهوتی اگر داری، بیا
تا به بزم قرب، مهمانت کنند

چون علی (ع) در عالم مردانگی
فرد شو، تا شاه مردانت کنند

همچو سلمان، در مسلمانی بکوش
ای مسلمان! تاکه سلمانت کنند

تا توانی، در گلستان جهان
خار شو، تا گل به دامانت کنند

همچو خاک افتادگی کن، پیش از آن
که به زیر خاک پنهانت کنند

سید عباس حسینی جوهری (کلیات خزائن الاشعار)

نظرات 3 + ارسال نظر
Mohammad h جمعه 8 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 02:50 ب.ظ http://life-m23.mihanblog.com/

سلام
زیبا بود
به خصوص اینکه اسم شاعر و منبع رو هم گذاشتی

Sheyda شنبه 22 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 11:52 ق.ظ

خیلی قشنگ و تاثیرگذاره:

منتظر شنبه 13 آبان‌ماه سال 1402 ساعت 10:22 ب.ظ

عالی بود.نثار روح شاعرش صلوات محمدی و فاطمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد